
همان موقع که چرخ روزگار مردم اسلامیه را به نقطهای رساند که خانهشان را ترک کنند و سقف جدیدشان را در دل زمینهای کشاورزی بزنند، اولین مسجد اسلامیه هم متولد شد؛ مسجدی که شالودهاش با دسترنج ۳۵ کشاورز آن محدوده گذاشته شد.
ثمره شب و روز زحمتکشی این کشاورزان و فرزندانشان شد مکانی که همه باهم سال ۱۳۵۳ تابلویش را به نام صاحبالزمان (عج) بالا بردند. آن زمان مسجد صاحبالزمان (عج) در زمینهای اربابی «حاجسیدعیسی مشار قائممقامرضوی» ساختهشد و همه خرج آن را کشاورزها با فروش زمین دادند.
مرحوم ملاممد (محمد) کاملطوسی که بزرگ این ۳۵ کشاورز به حساب میآمد، اولین خشت ساخت آن را گذاشت و مردم را پای کار آورد. حالا حاجغلامحسن الیاس، حاجمصطفی امامیان و حاجمحمود ادیب که از همان سالها هر روز نمازشان را در این مسجد واقع در خیابان فردوسی میخوانند، کنار هم جمع شدهاند تا از روزهایی بگویند که زمین کشاورزی به مسجد تبدیل شد.
همه محدوده اسلامیه در محله فردوسی شامل ۳۵ کشاورز میشد که برای خودشان و مشار (ارباب محل) کشاورزی میکردند. از آن کشاورزها امروز دو نفر زندهاند که حاجغلامحسن الیاس یکی از آنهاست؛ پیری از اهالی توس که نهتنها در ساخت مسجد کمک زیادی کرد، بلکه سه دوره خادم افتخاری آن بود. او حتی این روزها در هشتادوچهارسالگی همچنان خادم است و هر روز در مسجد را برای نمازگزاران باز میکند.
حاجآقا الیاس میگوید: اینجا زمینهای قلعهبالای اسلامیه به حساب میآمد که مسجدی نداشت. اهالی برای عزاداری و برگزاری مراسمها به مسجد قلعه پایین اسلامیه (علیآباد) میرفتند. وقتی آب کم شد و خانههای قلعهبالا هم رو به خرابی رفت، مردم در زمینهای کشاورزیشان که کنار باغ فردوسی بود، خانه ساختند. همانزمان پی اولین مسجد هم گذاشته شد.
معروفترین نذر مسجد، بلغورخدا و شیربرنج بود. مسئول آمادهکردن آش بلغورخدا مرحوم کنیز پناهی بود
آنطور که او به یاد میآورد، مرحوم ملاممد کاملطوسی بزرگ کشاورزان محل بود. او خودش پیشنهاد ساخت مسجد را در چهارصد متر زمینی داد که طبق تقسیمات ارضی سال ۱۳۴۲ بخشی از زمینهای بینابینی بود که به ۳۵ کشاورز اسلامیه متعلق بود.
او ادامه میدهد: مرحوم ملاممد خیلی زحمت کشید. برای اینکه ریشه این زمینها مال ارباب بود، کشاورزها را جمع کرد و پیش مشار در مشهد برد که ساخت مسجد را مطرح کند و رضایت او را هم بگیرد. حتی ملاعباس بیداری، کدخدای محل، مشار را سر این زمین آورد و گفت اهالی میخواهند مسجد و در کنار آن حمام بسازند. مشار هم گفت اگر زمین هم نبود، اجازه دارند روی سر من مسجد بسازند.
آنطور که از حرفهای حاجآقا الیاس برمیآید، پس از آن مرحوم ملاممد همه کار ساخت مسجد را بهدست گرفت. او اهالی را پای کار آورد و با فراهمکردن پول و مصالح طی دو سال مسجد را ساخت. ملاممد در سال اول شیوع کرونا بر اثر ابتلا به این بیماری فوت کرده است.
حاجمصطفی امامیان در اسلامیه به دنیا آمده است و به وقت ساخت مسجد یکی از نوجوانهایی بود که در کنار مرحوم پدرش، حاجغلامرضا، در ساخت آن کمک کرد.
او با تأکید بر اینکه خشت به خشت مسجد با پول و همت کشاورزهای اسلامیه گذاشته شده است، تعریف میکند: بنا، جوشکار، کارگر، گچکار، خشتمال و... از خود اهالی بودند و داوطلبانه برای ساخت مسجد کمک میکردند. برای خرید مصالح هم این ۳۵ کشاورز زمینی هزارمتری را که طبق تقسیمات ارضی بهصورت بینابینی به همه تعلق داشت، به مرحوم ملاممد واگذار کردند تا بفروشد و پولش را خرج مسجد کند. ملاممد که واقعا زحمتکش بود، با پول همین زمین مسجد را کامل کرد.
او مصالح را از شهر میخرید و حتی کاشیهای مزین به آیههای قرآن و کتیبه مسجد را به نام صاحبالزمان (عج) به کارگاه کاشیسازی آستانه در خیابان گوهرشاد سفارش داده بود. سال ۱۳۵۳ وقتی کاشیهای کتیبه رسید، همه شماره داشتند. خودش یکییکی طبق شماره کاشیها را دست استاد میداد که الان همان کتیبه سردر مسجد است.
آنطور که حاجآقا الیاس حرفهای امامیان را ادامه میدهد، نقشه مسجد را حسن پورفدایی، سازنده حمام اسلامیه، کشیده است.
حاجمحمود ادیب به وقت گفتن از مسجد اسلامیه، از مراسمهای معروف آن یاد میکند و میگوید: معروفترین نذر مسجد، بلغورخدا و شیربرنج بود. مسئول آمادهکردن آش بلغورخدا مرحوم کنیز پناهی بود که بزرگ زنان اسلامیه به حساب میآمد. این غذا را یکبار در سال و فقط در بهار میپختند. وقتی بارش باران کم میشد، اهالی مواد اولیه آن را فراهم میکردند. این آش در مسجد پخته و همینجا هم با دعا برای باریدن باران خورده میشد. شاید باورتان نشود که بیشتر وقتها پس از خوردن این غذا و دعای مردم، باران میبارید.
پدرش به برکت گوسفندهایی که داشت، هرسال سه گوسفند را نذر امامحسین (ع) میکرد
حاجآقا الیاس که در کنار آقایان طوسیپور و عرب از آشپزهای افتخاری مسجد به حساب میآمدند، به یاد همه شیربرنجهای نذری که در این مسجد پخته است، تعریف میکند: قدیم اهالی اسلامیه گوسفنددار بودند و نذری به نام شیربرنج داشتند که ویژه محرم بود. مسئول پختش من بودم.
در یک روز جمعه محرم همه اهالی ساعت ۸ شیرهایشان را به مسجد میآوردند. حدود شصت من (۱۸۰ کیلوگرم) شیر جمع میشد. ابتدا شیرها را میپختم. بعد برنجی را که از اهالی جمع شده بود و خیس کرده بودم، به شیر اضافه میکردم و ساعت ۳ بعدازظهر آماده میشد. شام اهالی بعد از نماز جماعت مغرب در مسجد با همین شیربرنج بود.
به گفته او، حدود بیستسال است که با ازبینرفتن دامداری در اسلامیه، دیگر شیربرنج نذری در مسجد پخته نشده است.
حاجآقا امامیان سالهاست در این مسجد نذر مرحوم پدرش را همچنان بهجا میآورد. آنطور که او تعریف میکند، پدرش به برکت گوسفندهایی که داشت، هرسال سه گوسفند را نذر امامحسین (ع) میکرد و شب عاشورا به عزاداران آبگوشت میداد. پس از فوت او، سیسالی است که فرزندانش نذر را ادامه میدهند و حلیم را جایگزین کردهاند.
به گفته او، حاجآقا عبدالرحیم نیکو هم از دیگرنذری دهندههای این مسجد است که ناهار روز عاشورا را به عزاداران اسلامیه و شهر توس میدهد.
البته مرحوم حاجخانم فاطمه صابری، مادر حاجمصطفی امامیان، تنهاواقف خانه عالم مسجد به حساب میآید. او عواید حاصل از زمینی را وقف ساخت خانه عالم مسجد صاحبالزمان (عج) کرده بود که پس از فوتش، حاجمصطفی آن زمین را فروخت و با پولش و همراهی مردم خانهای در مسجد برای عالم آن ساختند.
مسجد صاحبالزمان (عج) بهعنوان تنهامسجد اسلامیه بهجز برگزاری نماز و انواع مراسمهای مذهبی، کانون برنامههای زیادی در محل است.
* این گزارش چهارشنبه ۳۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در شماره ۵۹۴ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.